تولدش مبارک!!

عجب دوستان وبلاگی و غیر بولاگی بی‌معرفتی هستید!! یعنی هیچ کدومتون تولد ۱ سالگی بچه منو یادش نبوده؟؟ بابا ناسلامتی چند روزیه بچه‌ام یک ساله‌اش تموم شده‌ها!! باشه؛ یکی طلب من!
آوای من یک ساله شده و من یک سال پیرتر شدم.
روزی که وبلاگ رو شروع کردم واقعا دنبال یه شروع تازه بودم. بعد از یه عالمه اتفاقات بالا و پایین که برام افتاده بود. بعد از افتادن از یه بلندی. بعد از یه کتک حسابی از روزگار که بعدش اصلا نمی‌تونستم از بهتش حرف بزنم!! 
این طالع روز اولی بود که اینجا رو شروع کردم:
امید است که امروز تو بهتر از دیروز باشد. خاطرات تلخ گذشته را به همان گذشته ها بسپار و از نو شروع کن. هر شروعی می تواند فصل تازه ای از زندگی ما را رقم زند. 
تو این یک سال هم خیلی اتفاقا افتاد که بازتاب بعضی‌هاش رو اینجا دیدید و بعضی‌هاش هم توی خودم موند و اینجا هم ازشون جیک نزدم.   
خیلی از پستهای اینجا رو فقط خودم می‌فهمم که پشتش چی بوده و چه حالی داشتم؛ بعضی‌هاش هم خوب خیلی روزمره‌است و همه می‌فهمند که چی به چیه!
هیچ کس یادش نبود و تولد عزیزم رو تبریک نگفت؛ عیب نداره؛ خودم بهت تبریک می‌گم: تولدت مبارک آوای‌من عزیزم:))