به سلامتی ما رفتیم مشهد و برگشتیم. و واقعا در پناه خود امام رضا(ع) بودیم. چون اتوبوس‌ها کمک راننده نداشت و یه راننده شب تا صبح رو رانندگی کرد. وقتی رسیدم تهران و برای بابام گفتم به قدری شاکی شده بود که می‌گفت همین الان شماره مسئولتون رو بگیر باهاش کار دارم! چه‌طور این کار رو کرده. پلیس راه چرا اجازه داده این ماشین با ۱ راننده بره تو جاده؟ اون وقت می‌ره و تصادف می‌کنه و n نفر کشته می‌شند بعدش وزیر راه رو استیضاح می‌کنند!!
جدا راست می‌گفت. پلیس راه خیلی ما رو نگه داشت اما نمی‌دونم هر دفعه چی می‌شد که ولمون می‌کرد و اجازه می‌داد دوباره راه بیوفتیم. همون اول جاده که هنوز از تهران خارج نشده بودیم توی پلیس راه بیشتر از ۴۵ دقیقه معطل بودیم. که پلیس راهییه می‌گفت برگردید؛ اما نمی‌دونم بالاخره چی‌شد که اجازه داد راه بیوفتیم. حالا یا چون اردو مال بسیج بود اینها از یه سری نفوذهاشون استفاده کرده بودند یا سیبیل طرف رو چرب کردند یا هرچیز دیگه من نمی‌دونم.
چند بار هم جریمه‌مون کردند اما اگه اون جریمه از پول کمک راننده بیشتر بود اینها باز هم بدون کمک می‌اومدند؟؟ کما اینکه برگشتن هم باز کمک نداشتند!
چه‌قدر هم مشهد شلوغ بود! از تابستون هم شلوغتر!
یه شب توی صحن داشتم می‌رفتم یه بنده خدایی هم داشت سخنرانی می‌کرد و صداش از بلندگوها پخش می‌شد. حرفش سر این بود که حضرت علی موقع نماز همه حواسش به خدا بوده و توی عالم ماده اصلا نبوده ؛ که تیر دردناک رو هم از پاش در میارن ولی متوجه نمی‌شه. بعدش هم گفت که اگه یه وقتی هم موقع نماز انگشتر از دستش در میاره و به مسکین می‌ده صدای اون مسکین صدای فرستاده خدا بوده و حضرت شنیده. یعنی هرچی خدایی بوده می‌فهمیدن و هرچی غیرخدایی بوده نمی‌فهمیدن. یه تعبیر برای این مطلب به کار برد که برام جالب بود.
گفت به قول این اینترنتی‌ها دل علی(ع)
فیلترینگ شده بوده!
خیلی جالب بود. یه آخوندی تو مشهد توی حرم امام رضا چیزی که از اینترنت به مردم عادی القا می‌کرد فیلتریگ بود! حالا شاید بنده خدا منظور خاصی هم نداشت‌ها؛ اما . . .