امروز تمام مدارس ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان و پیشدانشگاهی تمام مناطق تهران به دلیل سرما و یخبندان و به منظور کاهش مصرف سوخت و جلوگیری از راهبندون تعطیل بودند. ادارههای دولتی هم ساعت ۹ باز میشدند. فردا هم همین طوره.
از اون روزی که برف اومده ماشین من توی پارکینگ خونه محبوس شده و دیگه از مرفه بیدردی در اومدم! امروز که همه مملکت تعطیل بود بابام به من هم میگفت نرو دانشگاه. دانشگاهتم که قله کوهه. حتما کلاسات تعطیله! اما از اونجایی که من با دکتر تفضلی ساعت ۸ صبح کلاس داشتم خودم میدونستم که نخیر!! من کلاسم حتما تشکیل خواهد شد! برای همین هم کفش و کلاه کردم و با پدر گرامی که ماشینش یخشکن داشت راهی شدم. چون اداره ها هم دیر باز میشدند ساعت ۷ صبح همه جا خیلی خلوت بود. برای همین بابایی ترسید نتونم از سر اوتوبان تاکسی گیر بیارم و رسوندم دم در دانشگاه-ای الهی که من قربونش برم:))
و همون طور هم که حدس میزدم کلاس تاریخ عقاید سر ساعت ۸ با ۶ تا دانشجو تشکیل شد و استاد محترم هم بی انصافی نکرد و تا میتونست درس داد!
استادمون میگفت سقف کلاسها و آزمایشگاههای دانشگاه گیلان به خاطر سنگینی برف زیادی که باریده ریخته پایین و خسارت زیادی هم به دانشگاه وارد شده. احتمالا کسی نبوده که بره پشت بومشون رو پارو کنه. البته گویا خیلی از خونهها سقفشون خراب شده. برق و آب هم کمی تا قسمتی قطعه. واقعا مایحتاج ضروری زندگی مردم به دستشون نمیرسه. مثل نون و آب و کپسول اکسیژن بیمارستانها و . . .
البته استاد ما نگران این مطلب هم بود تحقیقات دانشجوهای دانشگاه رشت زیر آوار و برف از بین رفته!!
ببین با یه برف مملکت چه جوری فلج شده.خدا به خیر بگذرونه!!
nesfeye pore barf oomadanam bebin ;)!